بروبچه های قزوین

متن مرتبط با «که» در سایت بروبچه های قزوین نوشته شده است

ویـژگی های مـردانه که هر زنی باید بشنـاسد

  • ,ویـژگی های مـردانه که هر زنی باید بشنـاسد,مـردان,زن,ویـژگی ها,روابط خانواده,استحکام خانواده,..., ...ادامه مطلب

  • سـردترین نقاشی های دنـيا که تابـحال دیـده اید

  • ,برف, نقاشی, نقاشی با برف, سرد ترین نقاشی ,سردترین نقاشی سفید, نقاشی سفید,سـردترین نقاشی های دنـيا که تابـحال دیـده اید,سرد ترین نقاشی جهان, ...ادامه مطلب

  • بازار میـوه ای که قـطار از آن عبـور می کنـد !

  • تقریبا در همه جای دنیا محدوده ریل راه آهن و عبور قطار دارای قوانینی برای امنیت مردم در نظر گرفته شده اما در یک روستای کوچک تایلندی در نزدیکی بانکوک از این قوانین خبری نیست و درست در محل عبور قطار بازار میوه و سبزی پررونقی وجود دارد. این بازار که انواع میوه های گرمسیری و سبزیجات، ادویه جات و ترشی جات خشک شده، سس ها و سبزی ها، غذاهای دریایی و دیگر فراورده های محلی در آن بفروش می رسد در زیر طیف وسیعی از سایبان قرار دارد بطوریکه انگار سالهاست قطاری از روی ریلی که در زیر مایملک میوه فروش ها و سبزی فروش های بومی خودنمایی می کند عبور نکرده ! اما جالب اینجاست که وقتی قطار در ساعاتی از روز با سرعت 24 کیلومتر در ساعت به آنجا نزدیک می شود، تنها صدای سوت بلند قطار است که موجب تغییر شکل کامل این بازار می شود و با سرعتی باورنکردنی موانع سر راه برداشته می شود، سایبان ها برچیده می شود، سینی های ترشی و سس روی دست ساکنان بازار قرار می گیرد و عابران و مشتریان در گوشه و کنار پناه می گیرند تا قطار با مسافران متعجبش از بیخ گوش این بازار نیست در جهان عبور کند. این ماجرای هیجان آور هر روز ادامه دارد و وقتی قطار از روی ریل عبور کرد بدون اینکه هیچ اتفاقی بیفتد همه چیز به حال اولش بر می گردد و بازار کنار ریل بی هیچ ترس و نگرانی از سوت قطار بعدی به کار خود ادامه می دهد ... از شما دوستان دعوت میکنم ویدئوی این بازار را هم ببینید که خالی از لطف نیست. کلیپ را از اینـجـا دانلود کنید ,بازار میـوه, قـطار ,بازار میـوه ای که قـطار از آن عبـور می کنـد !,قطار, ...ادامه مطلب

  • 40 گزینه تا بهترین همسر باشید

  •   تقریبا در همه جای دنیا محدوده ریل راه آهن و عبور قطار دارای قوانینی برای امنیت مردم در نظر گرفته شده اما در یک روستای کوچک تایلندی در نزدیکی بانکوک از این قوانین خبری نیست و درست در محل عبور قطار بازار میوه و سبزی پررونقی وجود دارد. این بازار که انواع میوه های گرمسیری و سبزیجات، ادویه جات و ترشی جات خشک شده، سس ها و سبزی ها، غذاهای دریایی و دیگر فراورده های محلی در آن بفروش می رسد در زیر طیف وسیعی از سایبان قرار دارد بطوریکه انگار سالهاست قطاری از روی ریلی که در زیر مایملک میوه فروش ها و سبزی فروش های بومی خودنمایی می کند عبور نکرده !   اما جالب اینجاست که وقتی قطار در ساعاتی از روز با سرعت 24 کیلومتر در ساعت به آنجا نزدیک می شود، تنها صدای سوت بلند قطار است که موجب تغییر شکل کامل این بازار می شود و با سرعتی باورنکردنی موانع سر راه برداشته می شود، سایبان ها برچیده می شود، سینی های ترشی و سس روی دست ساکنان بازار قرار می گیرد و عابران و مشتریان در گوشه و کنار پناه می گیرند تا قطار با مسافران متعجبش از بیخ گوش این بازار نیست در جهان عبور کند. این ماجرای هیجان آور هر روز ادامه دارد و وقتی قطار از روی ریل عبور کرد بدون اینکه هیچ اتفاقی بیفتد همه چیز به حال اولش بر می گردد و بازار کنار ریل بی هیچ ترس و نگرانی از سوت قطار بعدی به کار خود ادامه می دهد ... ,بازار میـوه, قـطار ,بازار میـوه ای که قـطار از آن عبـور می کنـد !,قطار, ...ادامه مطلب

  • یه شوهرم نداریم که...(طنز)

  • نمایـشگاهی که شایـد نظیـرش را ندیـده باشید !

  • پای ذوق و هنر که در میان باشد سبزی و میوه فروشی هم تبدیل به یک گالری هنری می‌شود که تابلوهای آن از جنسی است متفاوت از آثاری که تابحال در نمایشگاه ها به معرض دید قرار گرفته است. شاید بدون اغراق بتوان گفت این تنها نمایشگاه سبزیجات و میوه است که زیبایی این نوع از شاهکارهای خداوند را اینگونه به رخ می کشد ... , ...ادامه مطلب

  • عکس گیاهی که ۹ ریشتر زلزله را تحمل میکند

  • جایی که آب و آتش به هم می رسند (عکس)

  • عکس های دختر خانمی که در پارلمان اروپا بزرگ شد!

  • حضور یک کودک به همراه مادرش در جایگاه نمایندگان پارلمان اروپا، توجه رسانه ها را به خود جلب کرد. این کودک به نام ویکتوریا چند سال پیش هنگامی که تنها نوزاد چند هفته ای بود ، همیشه به همراه مادرش ( که نماینده بود) در صحن علنی پارلمان اروپا حاضر می شود. لیشیا رینزولی نماینده ایتالیا در پارلمان اروپا، برای نخستین بار در سپتامبر 2010 ، به همراه دخترش ویکتوریا وارد پارلمان شد. ویکتوریا در آن هنگام تنها شش هفته از عمرش گذاشته بود. مادر ویکتوریا برای این اقدام از ماده قانونی استفاده کرده بود که براساس آن، مادران می توانند فرزندانشان را در محل کار ، همراه داشته باشند.   تصاویردرادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • آدمایی هستن که :

  • آدمایی هستن که : هروقت ازشون بپرسی چطوری؟ می گن خوبم... وقتی می بینن یه گنجشک داره رو زمین دنبال غذا می گرده ،  راهشون رو کج می کنن از یه طرف دیگه می رن که اون نپره... اگه یخ هم بزنن ،  دستتو ول نمی کنن بزارن تو جیبشون... , ...ادامه مطلب

  • متن خنده دار درباره ۴۰ کاری که دختران نمیتوانند انجام دهند!

  • چیزی در مورد ماشین فهمیدن ، البته به جز رنگش … ۲- درک مضمون اصلی یک فیلم هنری ۳- ۲۴ ساعت رو بدون فرستادن sms زندگی کردن … ۴- بلند کردن چیزی ۵- پرتاب کردن, ...ادامه مطلب

  • عجایبی که فقط در ایران میشود دید!!

  • سوتی شبکه 3 در بازی انگلستان و اوکراین !

  • خیلی باحاله حتما برین ادامه مطلب , ...ادامه مطلب

  • 10 دروغـی که تا امـروز بـاور کرده ایـم!

  • حکایت من و مدرسه و دروغ، حکایت من است و شب کویر و ستاره. اما ظاهرا چرخه یکسان بوده و اساتید نیز هر از چندی دروغی را به اذهان خام ما می بسته اند که دانستن آنها جدای از یادآوری خاطرات شیرین و سخت گذشته، مزید نمکی است بر دردهای چوب و شلنگ (همدردی مجدد با دهه پنجاه و شصتی ها). 1. نیوتن جاذبه را به خاطر افتادن سیب بر روی سرش کشف کرد ! این داستان را همیشه در مدرسه ها می شنیدیم که نیوتن عزیز زیر درخت سیب نشسته بوده و سیبی که در همان اثنا روی سرش می افتد او را به فکر می اندازد و نهایتا قانون جاذبه توسط او کشف می شود. اما واقعیت این است که خود نیوتن هیچگاه این داستان را مطرح نکرده است و این داستان چندین دهه پس از کشف قانون نیوتن و بعد از مرگ وی بر سر زبانها افتاد. شاید این داستان را باید بزرگترین دروغی که در مدرسه ها به ما گفته اند نام گذاشت. , ...ادامه مطلب

  • جوکها

  • يه روز دو تا تنبل ميرن بانک ميزنن، اولي ميگه بيا پولا رو بشمريم. دومي ميگه: ولش كن فردا راديو ميگه! غضنفرمیره دكترمیگه آقای دكترمن فراموشی گرفته‌ام. دكتر میگه: چندوقته این بیماری رو دارین؟ غضنفرمیگه: كدوم بیماری؟ غضنفر داشت نوارخالی گوش میداد و بلند بلند گریه میكرده، بهش میگن چرا گریه میكنی؟ میگه: دلم واسه خواننده‌اش میسوزه، طقلكی لال بوده! غضنفر به زنش ميگه: زن مهريه‌ات را بگذار اجرا تا با پولش خونه بخريم! يه پسره به دوستش ميگه: بيا بريم دريا. دوستش ميگه: نه اگه غرقشم مامانم منو ميكشه! آمریكاییه میخواسته غضنفر ضایع كنه می‌برتش تو آمریكا و بهش میگه: زمین را بكن. غضنفر بعد از100متر كندن به یک سیم میرسه، آمریكاییه بهش میگه: ببین ما از100سال پیش تلفن داشتیم! غضنفر هم یارو رو می‌برتش تو شهرشون و بهش میگه: بكن، آمریكاییه بعد از100متر كندن به چیزی نمیرسه، غضنفر بهش میگه ببین ما از100سال پیش موبایل داشتیم! به غضنفر میگن: نظرت راجع به ماه رمضان چیه؟ میگه: والا خیلی خوبه فقط یه کم زولبیا بامیه اش رو زیاد کنن بهتر میشه! به غضنفر میگن بابات به رحمت ایزدی پیوست، میگه: رحمت ایزدی دیگه کیه؟ میگن: نه منظورمون اینه که به دیار باقی شتافت، میگه: دیار باقی دیگه کجاست؟ میگن: یعنی دار فانی رو وداع گفت، میگه: دار فانی دیگه چه جور داریه؟ میگن: یعنی رخت از این دنیا بربست، میگه: منظورتون رو نمیفهمم! میگن: احمق، بابات مرد، میگه: احمق خوتی، بابا دیگه کیه! غضنفر جلوی یک عابر بانک ایستاده بود و التماس می‌کرد: تو می‌تونی دو میلیون تومان به من قرض بدی، می دونم که داری، کمکم کن، به خدا بهت بر می گردونم! غضنفر پسرشو میفرسته دانشکده افسری، دوستاش بهش میگن: درس پسرت که خیلی خوبه بود، بهتر بود میگذاشتی دکتر یا مهندس بشه؟ غضنفرمیگه: نه، آخه میخوام وقتی درسش تموم شد باهم کلانتری باز کنیم!  , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها